English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (6060 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outrun U پیشی جستن بر
outrunning U پیشی جستن بر
outruns U پیشی جستن بر
to get the better of U پیشی جستن بر
to give the go by to U پیشی جستن بر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
outstrip U عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstripped U عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstripping U عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstrips U عقب گذاشتن پیشی جستن از
trump U مغلوب ساختن پیشی جستن
trumps U مغلوب ساختن پیشی جستن
out act U پیشی جستن از
outbalance U پیشی جستن
to get the upper hand U پیشی جستن
toget the start of one's rival U بررقیبان خود پیشی یا سبقت جستن
Other Matches
to make approaches U وسایل نزدیک شدن جستن دسترس جستن
escapes U رهایی جستن خلاصی جستن
escape U رهایی جستن خلاصی جستن
escaped U رهایی جستن خلاصی جستن
escaping U رهایی جستن خلاصی جستن
puss U پیشی
anteriority U پیشی
better hand U پیشی
antecedence U پیشی
transposition U پس و پیشی
kitties U پیشی
kitty U پیشی
antecedent U پیشی
preceding U پیشی
vanward U پیشی
antecedents U پیشی
pussy U مثل پیشی
pussies U مثل پیشی
precedency U پیشی اولویت
precedence U پیشی گرفتن
precedence U پیشی اولویت
outshine U پیشی گرفتن از
exceeding U سبقت و پیشی
outshines U پیشی گرفتن از
outshining U پیشی گرفتن از
outshone U پیشی گرفتن از
outfly U در پرواز پیشی افتادن از
to give priority to U پیشی دادن به مقدم دانستن بر
bounces U پس جستن
bounce U پس جستن
bounced U پس جستن
spring U جستن
springs U جستن
overleap U جستن از
outjockey U جستن بر
jumps U جستن
jumped U جستن
jump U جستن
forestalls U پیش جستن بر
forestalled U پیش جستن بر
forestall U پیش جستن بر
to be out of the woods <idiom> U از خطر جستن
to be over the hump [American] <idiom> U از خطر جستن
to be over the worst <idiom> U از خطر جستن
overtop U برتی جستن بر
to come out of the woods <idiom> U از خطر جستن
denying U تبری جستن
overtop U برتری جستن از
outvie U برتری جستن از
to gain a ccess U تقرب جستن
outguess U سبقت جستن
purgation U برائت جستن
to carry sword U شمشیر جستن
to find f.with U عیب جستن از
to find fault with U عیب جستن
to gain the upper hand U تفوق جستن
to keep one's distance U دوری جستن
get the start of U سبقت جستن بر
to make a pounce U ناگهان جستن
to seek refuge U پناه جستن
to seek shelter U پناه جستن
to be off the hook <idiom> U از خطر جستن
antecede U برتری جستن
renounced U تبری جستن از
hip U جستن پریدن
hips U جستن پریدن
excel U تفوق جستن بر
excelled U تفوق جستن بر
excelling U تفوق جستن بر
excels U تفوق جستن بر
shoot forth U بالا جستن
shoot out U بالا جستن
shoot-out U بالا جستن
renouncing U تبری جستن از
renounces U تبری جستن از
best U برتری جستن
leap U جستن دویدن
leaped U جستن دویدن
leaps U جستن دویدن
assist U شرکت جستن
assisted U شرکت جستن
assisting U شرکت جستن
assists U شرکت جستن
renounce U تبری جستن از
shoot-outs U بالا جستن
denied U تبری جستن
deny U تبری جستن
transcend U سبقت جستن
transcending U سبقت جستن
transcended U سبقت جستن
denies U تبری جستن
transcends U سبقت جستن
overrode U برتری جستن بر
overridden U برتری جستن بر
override U برتری جستن بر
overrides U برتری جستن بر
find U جستن تشخیص دادن
wager of law U تبری جستن با سوگند
to gain a over U برتری یاتفوق جستن بر
out maneuver U تفوق جستن در مانور
finds U جستن تشخیص دادن
to escape with life and limb U سختی رهایی جستن
emulating U برابری جستن با پهلو زدن
emulate U برابری جستن با پهلو زدن
emulated U برابری جستن با پهلو زدن
emulates U برابری جستن با پهلو زدن
anticipate U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipated U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipates U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipating U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
surpass U بهتر بودن از تفوق جستن
overleap U جستن از روی نادیده گذشتن از
surpassed U بهتر بودن از تفوق جستن
surpasses U بهتر بودن از تفوق جستن
to steal a march on any one U بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
overjump U بیش از اندازه نیروی خود جستن
to get the upper hand U برتری جستن تفوق پیدا کردن
to have recourse to a person U بکسی توسل جستن یامتوسل شدن
scooting U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scooted U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scoots U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scoot U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
view halloo U فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
rocket U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketed U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
to pounce on somebody U به کسی ناگهان جستن [و حمله کردن ] [مانند جانور شکارگر]
rockets U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketing U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
isolationism U سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com